در نرم افزار ایتبس با تعریف پارامتر Rigid Zone وضعیت ناحیه مشترک در محل اتصال اعضا مشخص میگردد. جهت نشان دادن اهمیت این پارامتر تاثیر تعریف شدن آن را در دو مدل و در دو حالت بررسی میکنیم. مدل اول یک قاب یک دهانه یک طبقه است با طول دهانه 5 متر و ارتفاع 3 متر که یک بار متمرکز 10 تن در تراز تیر به آن وارد میشود. مدل دوم در واقع مشابه همان قاب می باشد که در 4 طبقه مدل سازی شده و یک بار 10 تن در بالاترین نقطه به آن وارد میشود.
مدل 1، حالت1- بدون اختصاص Rigid Zone
شکل1 – مدل 1، حالت 1
حداکثر تغییر مکان جانبی= 1/919mm
در حالت 1 از مدل اول که در آن Rigid Zone تعریف نشده است، طول اعضا همان فاصله محور تا محور در نظر گرفته میشود و در بعضی از اعضا طول بیش از مقدار واقعی آن است. در این اعضا اولین ایستگاه برای مقدار لنگر ارائه شده در ناحیه مشترک قرار دارد.
مدل 1، حالت2-Rigid Zone وجود دارد و Rigid Zone Factor= 0.5 میباشد
شکل2 – مدل 1 – حالت 2
حداکثرتغییر مکان جانبی= 1/863mm
در حالت 2، Rigid Offset در تیر با گزینه Auto تعریف شده و با توجه به Rigid Zone Factor که 0/5 در نظر گرفته شده نیمی از ناحیه مشترک تیر و ستون صلب است. در این اعضا اولین ایستگاه برای مقدار لنگر ارائه شده از لبه ستون شروع میشود.
همانطور که مشاهده میشود در حالت دوم علاوه بر اینکه تغییر مکان قاب کمتر شده حداکثر لنگر در تیر و ستون کاهش یافته است. یکی از عوامل کاهش میزان لنگر در تیر محل اولین ایستگاه نمایش لنگر میباشد که در حالت اول محل تقاطع محورهای تیر و ستون است و در حالت دوم محلی است که تیر در لبه ستون به آن متصل میشود.
در مدل 2 همین روش در مورد یک قاب 1 دهانه 4 طبقه اجرا شده است تا تاثیر آن در ساختمان های بلندتر بهتر دیده شود.
مدل 2 – حالت1- بدون اختصاص Rigid Zone
در این حالت Rigid Offset اختصاص داده نشده است
شکل3 – مدل 2 – حالت 1
حداکثرتغییر مکان جانبی= 15/983mm
مدل2 – حالت2-Rigid Zone وجود دارد و Rigid Zone Factor= 0.5 میباشد
در حالت 2، Rigid Offset در تیر با گزینه Auto تعریف شده و با توجه به Rigid Zone Factor که 0/5 در نظر گرفته شده است.
شکل4 – مدل 2 – حالت 2